«حلقه وصل» نوشت: کنکاشی در مستندهای «غيرصداوسيمايی»

به گزارش سفیرفیلم٬ نشریه «حلقه وصل» در شماره 15 خود که تیرماه ۱۳۹۳ منتشر شد٬ در گزارشی درباره مستندهای غیرصداوسیمایی با مصطفی رضوانی، معاون عرضه سفیرفیلم گفتگو کرد.

11

متن کامل این گفت وگو در ادامه آمده است:

قرار شد این شماره به سراغ موسسات فرهنگی برویم که در کار اقتصادی نیز موفقند. موسسه های مردمی که توانسته اند با تولید محصول روی پای خودشان بایستند یا با انجام کارهای اقتصادی در کنار کار فرهنگی، درآمدزایی می کنند. سفیرفیلم یکی از این مجموعه هاست. با مصطفی رضوانی صحبت کردیم. رضوانی سال ۸۶ تحصیلات دانشگاهی خود را در رشتۀ مهندسی مکانیک دانشگاه صنعتی شریف شروع کرد. از سال ۹۲ ادامۀ تحصیات خود را در مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاه هنر تهران در رشتۀ فلسفه هنر پیگیری کرد. از سال ۸۹ همکاری خود را با مرکز مستند سفیر آغاز کرد و در کارنامه اش، کارگردانی فیلم هایی چون مهارنشده، بهای دیدار و تهیه کنندگی مستندهای فاکتور صوری و نبرد خاموش را دارد. او معاون بخش عرضه در سفیرفیلم است.

«مرکز مستند سفیر»، از سال ۱۳۸۹ به همت جمعی از دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف، راه اندازی شد. این مرکز با تعریف پروژه های تولیدی در قالب فیلم مستند، کار خود را آغاز کرد.

مجموعه مستندسازی سفیر چه تفاوتی با دیگر فعالان در عرصه فیلم سازی دارد؟

مستندهای موسسه سفیر، از نظر رویکرد محتوایی، سه وجه تمایز ویژه دارند. وجه تمایز اول، نگاه منصفانه و تلاش برای سانسور نکردن حقایق تلخ است. ما تلاش می کنیم به جای حذف وقایع، تحلیل درستی از آن ارائه دهیم. رویکردی که شاید مستندهای سفیرفیلم را اصطلاحا «غیرصداوسیمایی» می کند. به واقع سعی می کنیم منصفانه موضوع را تحلیل کنیم. همه وقایع را ببینیم و نهایتا قضاوت را
به بیننده بسپاریم.

وجه ممیزه بعدی آنکه این مستندها، همگی موضوعات مهم کشور را بررسی می کنند. تاکنون موضوعاتی همچون فتنه 88 (مستند یزدان تفنگ ندارد)، پرونده هسته ای، قدرت نرم و نفوذ معنوی انقلاب اسلامی در بیرون از مرزها (مستند مهارنشده)، مسئله نقدناپذیری روشنفکران (مستند دوپینگی ها)، روایت شکار پهباد RQ170 (مستند شکار طبس)، مهاجرت نخبگان (میراث آلبرتا)، دشمنی ایران و آمریکا (انقلاب در خیابان روزولت)، تحریم (نبرد خاموش)، روایت تاریخی دو دولت سازندگی و اصلاحات (مصاف)، روایتی از جریان انحرافی دولت دهم (کدام انحراف؟)، بیان ناگفته های 8 دوره مجلس (بهارستان)، نظام بانکداری اسامی (فاکتور صوری) و فرهنگ عمومی (جای خالی)، همه و همه بخشی از موضوعاتی اند که در آثار این مجموعه تولیدکننده جوان، به آن پرداخته شده. ملاحظه می کنید که همه موضوعات اصلی و کلیدی است.

و اتفاقا نقطه تمایز سوم نیز همین است که سفیر توانسته است مستند را از «مخاطب خاص» بودن خارج کند. به نوعی با اتخاذ نگاه صریح و بی پروا، بخش زیادی از مخاطبان عمومی را به دنیای مستند وارد کرده است.

باید گفت ما در همه مستندها، سعی می کنیم از موضع انقاب اسلامی دفاع کنیم، نه موضع جناحی و گروهی.

برای دیده شدن چه تلاشی انجام می دهید؟

یکی از دیگر وجوه تمایز موسسه سفیرفیلم، تلاش مضاعف برای دیده شدن آثارش است. از ابتدای شروع به کار مجموعه، اکران های دانشگاهی و برگزاری مراسم رونمایی برای هر مستند که
به نوعی برای اولین بار به صورت گسترده اجرا می شد، جزو برنامه های سفیر بود که بحمدالله باعث دیده شدن این آثار شد.

امروز خیلی از کسانی که برای همکاری به سفیر مراجعه می کنند، بیان می کنند که جذابترین بخش کار سفیر، عرضه آن است و تلاشی که برای دیده شدن آثارش می کند.

ما در سه بخش فضای رسان های و مجازی کشور، نمایش عمومی و دانشگاهی و بخش فروش به صورت جدی فعالیت می کنیم.

در بخش فضای رسانه ای، ارتباط وثیقی با رسانه های عمد ه کشور برقرار کرده ایم که آخرین اخبار مستندهای سفیر را پوشش می دهند. همچنین سایت «سفیر» اکنون با روزی حدود 3000 بازدید
منحصربه فرد، یکی از پربازدیدترین سایت های ایرانی محسوب می شود.

در بخش نمایش، برگزاری حدود 100 اکران برای هر مستند در دانشگاه های کشور و برگزاری مراسم رونمایی با حضور شخصی تها جزو پرافتخارترین کارهای سفیر در حوزه عرصه است. حتی در رونمایی برخی مستندها، ما توانستیم رییس جمهور را نیز به مراسم بکشانیم.

بخش آخر، واحد فروش است که هم اکنون با حدود 80 فروشگاه فرهنگی طرف قرارداد در سراسر کشور، فروش مستمر خوبی را برای سفیر رقم زده است. به طوری که بخشی از هزینه تولید مستندها از این طریق تامین م یشود. فروش حق پخش تلویزیونی به صداوسیما، فروش عمده به سازمان ها و ارگان ها و حتی جذب اسپانسر یکی دیگر از حوزه های کاری ما در بخش فروش است.

همچنین راه اندازی سایت فروشگاه مجازی نیز از جمله اقدامات ما در سال گذشته بود.

در مجموع شاید بتوان گفت امروز سیستم عرضه سفیر، جدیترین مجموعه در حوزه توزیع مستند در کشور است که حتی قابلیت خدمات رسانه به محصولات سایر موسسات را دارد. اتفاقا در همین اواخر سال 92 ما مستند «من روحانی هستم » را از طریق سامانه اکران دانشگاهی و سامانه فروش آنلاین سفیر، عرضه کردیم که نه تنها در کشور جریان ساز شد، بلکه فروش بسیار خوبی نیز داشت. اثری که حتی در خود سفیر تولید نشده بود.

مخاطبان سفیر چه کسانی هستند؟

مخاطبان سفیر در درجه اول دانشجویان بودند. سفیر حیات خود را از دانشگاه شریف بدست آورد و بعد با ورود به بقیه دانشگاه های تهران و اکنون با حضور در بیشتر دانشگاه های کشور به این مسیر
ادامه می دهد.

فروش خوب این آثار در فروشگاه های سطح کشور نیز گویای علاقمندی عمومی نسبت به سبک جدید مستندسازی سفیر است. جالب است بدانید این موسسه دو مستند تمام انگلیسی نیز تولید کرده است که بخش زیادی مخاطب غیرایرانی برای ما فراهم آورد. به عنوان مثال مستند مهارنشده که روایت یک دانشجوی پاکستانی در ایران بود، از سال 90 که عرضه آن آغاز شد، تاکنون هم در فضای مجازی و هم در فضاهای حقیقی خارج از کشور چندین بار به نمایش درآمد.

ویدئوی این مستند در یوتیوب حدود 200 هزار بار دیده و حدود 500 کامنت توسط مخاطبان غیرایرانی به همراه داشت. همچنین این مستند توسط کانال های مختلف در سفارت های کشورهای خارجی در ایران، در دانشگاه های آمریکا و ایتالیا و اخیرا در مخافل شیعی کشور لبنان بارها دیده شد.

از مراکز فروش مرکزمستند بفرمایید. ایده اقتصادی را از همان ابتدای کار داشتید یا ابتدا با حمایت های خاص مالی کار را شروع کردید؟

راستش ایده اقتصادی صرف از ابتدا وجود نداشت. ما از ابتدا برای دیده شدن تلاش می کردیم اما اینکه به فکر درآمدزایی هم افتاده باشیم، شاید با کمی تاخیر حاصل شد. علتش هم کم شدن حمایت ها بود. تاکنون روال مالی تامین هزینه ها با ارائه طرح های مستند به بخش های فرهنگی کشور و تامین هزینه آن بود. اما از سال 91 و 92 تقریبا این روند با اختلال همراه شد که ناچار شدیم بخش فروش و درآمدزایی را تقویت کنیم و بیشتر به آن فکر کنیم.

البته همه فعالیت های فرهنگی لزوما درآمدزا نیستند. بسیاری از فعالیت های فرهنگی در کشور باید انجام شود و لازمه حیات نظام است که شاید کسی از مردم برای آن پول خرج نکند و لذا نظام باید در آن سرمایه گذاری کند.

هیچ کدام از مجموعه های فرهنگی نیز به این معنی نمی توانند خصوصی شوند که همه هزینه را از مردم بگیرند. لذا منظور عده ای که می گویند ما باید خصوصی شویم همان است که ما باید بتوانیم برای برنامه های فرهنگی که داریم از بودجه بخش های فرهنگی نظام -که همان درآمدهای نفتی یا غیرنفتی حکومت است- استفاده کنیم.

یعنی بزرگترین مشتری تولیدات فرهنگی موسسات خود نظام است. لذا این معنی ندارد که ما بگوییم ما پول نظام و پول نفت را نمی گیریم. مگر آن کسی که می گوید یک موسسه خصوصی فرهنگی است، نهایتا اثرش را به یکی از نهادهای فرهنگی که با بیت المال اداره می شود، نمی فروشد؟

در حال حاضر با مجموعه اقداماتی که توضیحش را دادم، ما می توانیم درآمد مستمر خوبی را ضمانت بدهیم. البته هنوز به میزانی نیست که بتواند همه خرج های ماهانه را کفاف دهد. اما در برنامه ریزی ما حتما این قرار داد که در سال های بعد با برخی اقدامات درصد بازگشت مالی از فروش و اکران را افزایش دهیم.

قدری در مورد وضعیت سینما و مستند کشور برایمان صحبت کنید…

شاید بهتر باشد اهلش درباره فضای سینمای کشور صحبت کنند. ما مستندسازیم و هنوز به صورت رسمی وارد فضای سینمایی نشده ایم. اما همین قدری که اشراف داریم و پیگیر هستیم از چند چیز نگرانیم. اولا نگاه به شدت سیاسی که در سینما حاکم است، خطرناک است. آن هم نگاهی نه به نفع جمهوری اسلامی که بر علیه آن. همه می دانیم که نخ تسبیح اصلی همه فیلم های سینما چه در این دولت و چه در دولت قبل که ادعای اصولگرایی داشت، متلک به نظام، به مقدسات و تخریب و توسری زدن به هویت ایرانی بوده و هست.

یک فیلمی هم که در مقابل این جریان ساخته می شود، سعی می کنند با تخریب و هوچی گری، بایکوت و برچسب زدن آن را خفه کنند. سیاه ترین فیلم ها را به اسکار فرستادند و به آن افتخار کردند. بهترین فیلم ها را جایزه ندادند. از پول نظام خرج کردند تا علیه نظام فیلم بسازند. همین فیلم هایی که امسال در جشنواره در تایید فتنه گری ساخته شد و خودشان برای خودشان کف زدند، چه معنایی داشت؟

مطمئنا شما هم خیلی از دغدغه های فرهنگی جامعه را در ذهن دارید که مصر هستید در موردشان کارهایی انجام دهید، حتی اگر دیگرانی به آن موضوعات پرداخته باشند. به نظرتان چه امور و مواردی در بهتر پرداختن و انگیزه به موضوعات فرهنگی و بهترکردن اوضاع فرهنگی اخلاقی و حتی سیاسی کشور مهم است؟ خودتان با چه محر ک و تشویق ها و درخواست هایی در راه مستندهای مختلف قدم می گذارید؟

به نظرم قرارگاه اصلی فرهنگی ما که باید «شورای عالی انقلاب فرهنگی» باشد، وظیفه جهت دهی این بردارهای کوچک فرهنگی را به عهده دارد. ما اگر نقشه راهی برای مسیر فرهنگی کشور نداشته باشیم، هرکدام بر اساس محیط کوچک اطراف خود اثر تولید می کنیم. در حالی که در جبهه مقابل به نظر می رسد دشمن بر اساس نقشه راه مشخصی در حال تخریب آرمان هاست.

هرچند به لطف خدا و با کمک همین حرکت های خودجوش دشمن تا حدی از برنامه اش عقب است. ولی باید فرصت را مغتنم شمرد و به دنبال ایجاد یک جبهه عملیاتی در حوزه فرهنگ بود که همه این نیروها را اولا شناسایی کرده و ثانیا نقش هر کس را در این خط تعیین کند.

اما تا امروز که چنین نقش های وجود نداشته است ما سعی کرده ایم در مجموعه خودمان بر اساس رهنمودهای رهبری، اسناد بالادست نظام و اولویت های زمانی کشوری کسری موضوع و راهبرد را تعیین و حرکت تولید خود را با آن تنظیم کنیم. هرچند اجرای سیاست های موضوعی در حوزه هنر با ابلاغ انجام نمی شود و ذهن هنرمند باید با موضوع درگیر شود، لکن تلاش هایی در این زمینه کرده ایم که خروجی آن را به زودی می توان دید.

اگر بخواهید به مشکلاتی که پیش روی موسسه های فرهنگی و رسانه ای از این دست است، اشاره کنید، چه می گویید؟

شاید مهم ترین این مشکلات، همان نبودِ نقشه جامع فرهنگی است که نقش هر کدام از این موسسات را مشخص کند و بتواند آنها را نسبت به نقششان دغدغه مند کند. هم جهت نبودن بردارها، موازی کاری، دوباره کاری، کامل نبودن این جبهه، ندیدن خلاها همه از نتایج این ضعف است. اینکه ما با وجود تعداد نیروی بالا در جبهه فرهنگی همچنان در مقابل یک هجمه رسانه ای نمی توانیم قد علم کنیم و بیش از چند هفته دوام بیاوریم؛ یا اینکه هر کداممان ساز خودمان را می زنیم؛ اینها همه مشکل است.

و مشکل دوم نیز عدم دغدغه در مسئولین مربوطه است. هنوز فرهنگ برای بسیاری از مسئولین مسئله درجه چندم است که اگر نبود هم طوری نمی شد. برخی به فرهنگ به عنوان تفریح نگاه می کنند. هنوز جز آقا کسی درک نمی کند که مشکل اقتصادی هم با فرهنگ حل می شود.

مطمئنا می دانید که یکی از تأکیدات حضرت آقا در فروردین امسال، حمایت صریح از فعالیت های فرهنگی جوانان و گسترش جدی از فعالیت هایشان بوده است. شما چقدر حمایت هایی از این دست را دارا بودید و فکر می کنید سفیرفیلم در مقابل این حمایت ها به کجا خواهد رسید؟

حمایت ها قطعا کافی نبوده است. اما اینکه سفیر به کجا خواهد رسید، هم بستگی به پایبندی فعالان اش به اهدافی که تعیین کردند، دارد و هم بستگی به حمایت مسئولین. البته ما در این دولت احتمالا با کاهش حمایت ها مواجه خواهیم شد. هرچند با آن دولت هم میانه خوبی با ما نداشت. لکن به هر حال نهادهای فرهنگی متنوع اند.

امیدوارم در سالی که حضرت آقا اشاره مستقیم به حرکت های خودجوش فرهنگی می کنند و حتی خود مشاور رییس جمهور نیز رسما در صدا و سیما اعلام کردند که معتقد به حرکات خودجوش اند، با برداشتن موانعی که البته پیش پای خود دولتی ها نیست، راه ما را نیز هموار کنند.

متاسفانه نگاه امنیتی بسیار بر این دولت سایه انداخته است و آنها به نظر می رسد بیش از آنکه دنبال حمایت از آثار فرهنگی باشند، در پی حفظ حیات سیاسی خود هستند!

اشتراک گذاری در telegram
اشتراک گذاری در print
اشتراک گذاری در email
اشتراک گذاری در facebook

آثار مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *