کوثری:حمایت دولت مانع استقلال هنرمند نیست

دومین برنامه ققنوس شب گذشته با حضور محمد احسانی معاون آثار سینمایی و سمعی و بصری سازمان سینمایی و جهانگیر کوثری تهیه کننده با موضوع تاثیرنظارت در سینمای ایران بر روی آنتن شبکه چهار بررسی شد. در این برنامه جهانگیر کوثری در جواب به این سوال که در این سال هایی که شما در سینما مشغول بودید و فعالیت می کردید نظارت انجام شده توسط مسئولین، شما را اذیت کرده و یا به شما کمک کرده است؟ گفت: از آنجا که روند تکاملی سینما در این مدت که جشنواره فجر برگزار شده مثبت بوده طبیعتا تیم نظارت نمی توانسته اذیت کرده باشد. ما یک تعریف کلی در مورد نظارت داریم و یک تعریف جغرافیا و موقعیت اجتماعی خودمان که این دو باهم متفاوتند. ذات و جوهره هنر نظارت نمی پذیرد یعنی هنری که استقلال نداشته باشه رعایت اصول اولیه جوهره ی خودش را نکرده است و این تنها مختص به سینما نیست.

جایگاه رفیع سینمای ایران در جهان

این تهیه کننده سینما در ادامه گفت: سینمای نوین ما که من شروعش را از سال 1360 می دانم به خوبی طراحی و مهندسی شده. ما از یک سینمای بی در و پیکر وبه واقع مبتذل در دهه 50 عروج کردیم به سینمای بعد از انقلاب و در آنجا کسانی که انتخاب شدند خوشبختانه کسانی بودند که دغدغه این کار را داشتند و طوری سینما را طراحی کردند که ما امروز به عنوان یک سینمای نجیب و شریف شناخته می شویم و جایگاه و موقعیتی در جهان داریم که انکار ناپذیر است. یعنی هرکسی  چه در داخل و چه در خارج بخواهد سینمای ایران را رد کند هیچ کس از او نمی پذیرد.

وی افزود: من به دلیل سال‌های زیادی که در جشنواره بودم تجربه داشتم و دیدم که هیچ مدیر ملی جشنواره ای حاضر نیست بدون فیلم ایرانی  جشنواره برگزار کند. ما در بدترین زمان سینمای ایران که با افول روبرو شده بود نیز فیلم هایی داشتیم که توانستند جایزه بگیرند یعنی این سینما با تعریف های اولیه و قالبهایی که برایش در نظر گرفتند طوری حرکت کرده است که توانسته به موفقیت برسد. این موفقیت در نسلهای بعدی هم ادامه پیدا کرده است این استمرار موفقیت ها و پخش شدنش در نسلهای بعدی هم نشان می دهد نظارت ، نظارتی نبوده که مانع کار شود و بیشتر به سینما کمک کرده است و طبیعتا وقتی انتقالی برای سینما صورت می گیرد نظارت ها شدید می شود که خوشبختانه در سینمای ما این، اتفاق نیفتاد.

حمایت دولت مانع استقلال هنرمند نیست

کوثری در توضیح وجود نظارت در کنار استقلال هنرمند گفت: به دلیل اینکه سینمای ما نیمه دولتی است یعنی تمام ابزار و امکانات و حرکت های پشتیبانی سینما در اختیار دولت و وزارت ارشاد قرار دارد طبیعتا فیلم‌هایی که ساخته می‌شود باید همراه با مساعدت دولت باشد و ما تهیه کنندگان سینما این امکان مالی را نداریم که به صورت مستقل یک فیلمی را از نظر اقتصادی تهیه کنیم لذا یک چادر حمایتی دولتی بر سر سینما کشیده شد اما این چادری بود که از آن روشنایی می آمد و راهی را برای ما مسدود نکرد.

وی ادامه داد: نظارت در سینما در جامعه ما تعریف خیلی خاصی دارد یعنی اگر من مواظب این لبه نباشم ممکن است به حمایت دولت متهم بشوم ویا اگر از این طرف بیفتم معلوم می شود در کار خودم صادق نبودم. اهرم اولیه سینما بدست دولت ایجاد شد و الان به نقطه ای رسیده است که بدون اینکه از نظر تکنیکی بتوانیم قدرت مقابله را داشته باشیم از نظر محتوا درحال مقابله هستیم. من قبول ندارم که داورهای خارجی بر مبنای سیاست انتخاب می کنند چون سیر فیلم های منتخب شده ی ایرانی توسط آنها تفاوتهای بارز مضمونی دارند یکی با موضوع دفاع مقدس، یکی دینی و دیگری در حوزه اجتماعی بوده است. پس به نظر من نظارت کمک کننده بوده و این یک واقعیت است.

جهانگیر کوثری درباره نقش دولت ها در نظارت گفت: اول باید بگویم که اگر ناظر تخصص کافی نداشته باشد هرچه قدر نظارت بیشتر باشد باز هنرمند آنقدر هوشمند هست که منافذی برای دور زدن موانع پیدا کند. در دوره های مختلف یک سری نظارت ها ایجاد بدبینی کرده است. سینمای نوین ایران در شروع اتفاق خوبی بود ولی در دوره های مختلف نظارت به گونه ای بود که از حد سانسور و  قیچی و ساتور هم رد شد یعنی سخت گیری در هر سه مرحله تولید بود و این باعث شد که فیلم سازها یک فیلمنامه تحویل اداره نظارت بدهند ویک فیلم دیگری بسازند و دروغ سازی و فریب کاری مد شد. سپس مسئولین جدیدی که آمدند و صادقانه حرف می زنند و قول می دهند، هنرمندان آن ها را سخت باور می کنند البته زمینه های اعتماد سازی در حال به وجود آمدن است.

وی افزود: اگر ما برای هنر نظارت بگذاریم لوکوموتیو هنر آنقدر قوی است که ناظرها را با خود می برد و خود ناظرها نیز خواهان این هستند یعنی دنباله رو یک جریان می شوند که جامعه را دچار یک تحول مثبت می کند.

کوثری در پاسخ به این سوال که در طول سینمای نوین ایران نظارت از چه جنسی و در چه حوزه هایی رخ داده است، گفت: بیشترین مسئله ای که مورد نظر مسئولین بوده مسائل اخلاقی است. جامعه ما جامعه اخلاقی است وسینمای دهه 50 همه را نگران کرده بود و بعدها که اعتمادها به سینماگران بیشتر شد چون آن ها اهل همین خاک بودند و برای مردم این سرزمین فیلم می ساختند به مرور یاد گرفته بودند و دیگر سانسور نبود و احترام رعایت مسائل اخلاقی بود که فیلمسازان خود رعایت کرده بودند و بیشتر نظارت ها به مسائل جزئی بر می‌گشت. شاید تعداد فیلمهایی که اجازه پخش نداشتند به  20 عدد نرسد ولی موضوعاتشان کلی تر بود و بازمی گشت به مسائل سیاسی که احتمالا مشاور درستی نداشتند.

مردم و سینماگر خودشان خطوط قرمز را می شناسند

محمد احسانی دیگر مهمان برنامه در تعریف نظارت بر سینما گفت: اول باید تعریف دقیقی از نظارت مشخص کنیم، با تعریفی که من بیان می کنم گمان نمی کنم کسی در ضرورت نظارت بحثی داشته باشد. شاید بیشتر اختلاف نظر به حدود کیفیت برمی گردد. مسئله ای که بیشتر به گوش می رسد یک نوع صرفا ممیزی بعد از تولید اثر است که هنرمند، اثر را خلق کرده و می رسد به حایلی که او را موظف می‌کنند بخش هایی از اثرش را تعویض کند که این کار مشکلی برای هنرمند است. اما اگر ما نظارت را یک فرآیند ببینیم که بخش اصلی و مهم آن از خود هنرمند شروع می شود یعنی یک نیروی خود کنترل درونی با هنرمند ارتباط داشته باشد که این اثر چگونه باشد تا بتواند با مخاطب خود ارتباط برقرار کند، خوب نتیجه مطلوب‌تر خواهد بود. البته صرف داشتن یک پیام متعالی در یک محصول دلیل نمی شود که این محصول ایده آل است.

احسانی در مورد سهم نظارت در هر یک از بخش های تولید یک اثر گفت: اول باید دید یک اثر هنری  چه  طور خلق می شود. دوستانی که مدعی نظارت هستند شاید درک درستی از اینکه چگونه یک اثر هنری خلق می شود نداشته باشند. هنرمند یک سوژه ای را در نظر می گیرد که گاهی اوقات ممکن است با اولویت سیاست گذار یکی نباشد، هنرمند جهان خودش را روی این سوژه بنا می‌کند اما نظارت ما در زمانی که هنرمند این سوژه را انتخاب می کند چگونه عمل می کند؟ یا مسئولان ناظر در مرحله گسترش ساختمان قصه کجایند؟ بحث آزادی هنرمند اینجاست که حاکمیت باید این زمینه را ایجاد کند که هنرمند با فراغ بال بتواند سوژه پردازی کند و در اینجا ما اهل فن نداریم یک حلقه واسط که من تعبیر می کنم به مدیر فرهنگی که توان ارتباط روحی با هنرمند را داشته باشد نداریم.

ناظر، مشاور و همکار هنرمند است نه مقابلش

این مدیر سینمایی در ادامه گفت: با تعریفی که من عرض کردم ناظر، مشاور و همکار هنرمند است نه مقابلش. نظارت فرع بر داشتن یک شاخص است. یکی از چیزهایی که ممکن است راهزن باشد این است که شاخص های شما معلوم نباشد که در بعضی دوره ها این اتفاق افتاده که در این صورت پای نظرات شخصی من و شما به میان می آید. البته سلیقه به طور کلی بد نیست مثلا محصول هنری نباید تشکیک در توحید و یا اختلافات قومی ایجاد کند. ما همیشه از نقطه هنرمند شروع می کنیم و به نقطه خودمان نزدیک می شویم. ایده آل این است که چیزی که ناظر، ارزش می پندارد از صافی ذهن هنرمند رد شود در غیر این صورت در محصول هنری مشخص می شود که این قسمت چیزی است که هنرمند خواسته و این قسمت چیزی است که از او خواسته اند. تنها نسخه نجات بخش سینمای ما همین تفکر است که ناظر به عنوان مشاور امین در کنار هنرمند است یعنی مدیر باید در صحنه حضور داشته باشد.

منبع: خبرگزاری تسنیم

اشتراک گذاری در telegram
اشتراک گذاری در print
اشتراک گذاری در email
اشتراک گذاری در facebook

آثار مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *