کجای «من روحانی هستم» دروغ است؟

امید سلیمی بنی- مستندی، در زمان کمتر از یک ساعت، فضای سیاسی جامعه را ملتهب کرده، از رئیس قوه مقننه گرفته تا سایر مدافعان کوچک و بزرگ دولت، به این مستند اعتراض کرده اند که بخش هایی از آن دروغ است.

از جمله این دروغها، گفته اند بخشی که حسن روحانی را منسوب به گروه معروف به 99 نفر منتقد نخست وزیری میرحسین موسوی کرده، دروغ است. یا اعلام کرده اند آن بخشی که مستند به استناد خاطرات اکبر هاشمی رفسنجانی گفته که آقای روحانی در دیدار با مک فارلین، حضور داشته دروغ است.

طبعا نگارنده در زمان روی دادن این اتفاقات، شیرخواره ای بیش نبوده و نه در هواپیمایی آمریکاییها که در مهرآباد نشست، حضور داشته و نه در مجلس آن زمان، از کم و کیف نحوه انتخاب نخست وزیر، مطلع بوده است، ولی اگر گزارش مقرون به صحت و واقعیت مندرج در روزنامه خاطرات اکبر هاشمی رفسنجانی را مبنا قرار دهیم، بنا بر قاعده «اصالت خبر واحد»، اگر نویسنده این خاطرات را شخص غیرکذابی بدانیم، خبر حضور روحانی در دیدار با مک فارلین صحت دارد.

پس کجای «من روحانی هستم» دروغ است؟ این سئوالی است که دادستان کل کشور، در نشست علنی و رسانه ای خود از منتقدان این مستند پرسید. محسنی اژه ای گفت: مدعی العموم علم غیب ندارد بفهمد این مستند چه بخشهای دروغ و راستی دارد. اگر کسی از دروغ بودن بخشی از این مستند، اطلاع دارد، اعلام کند تا دادستان پیگیری کند.

با این پرسش ساده، به ناگاه منتقدان این مستند، سکوت کردند و اینطور سکوت خود را توضیح دادند که: می خواهند دولت را گرفتار حاشیه کنند و دولت درگیر در این قصه نمی شود.

واقعیت این است مستندی کوتاه که داستان خود را با بازخوانی خام تاریخ، پیش می برد، آنقدر مایه نداشت که به عنوان پروژه ای این چنین بزرگ و مطرح در فضای سیاسی و خبر کشور، نامش بر سر زبانها بیفتد. مستندی بود معمولی و بدون ادعا که تنها به خاطر مخالفتهای دوستداران دولت، به این روز افتاد که پخش کننده اش به سادگی گفت: «هیچ تبلیغی بهتر از این برای ما امکان نداشت.»

اکنون این پرسش پیش می آید: آیا این مستند نسبت به کسانی که نام آنها در فیلم ذکر شد، توهین آمیز بود؟ مروری اجمالی بر این مستند نشان می دهد تهیه کنندگان «من روحانی هستم» حتی در نام بردن از شخصی مانند «میرحسین موسوی» که ناگفته زاویه تیزی با طرز فکر تهیه کنندگان دارد، با احترامی معمول یاد می کنند، چه برسد به نام بزرگانی همچون حسن روحانی که به هر شکل، رئیس جمهور قانونی کشور است که در فرآیند مردمسالاری دینی در ایران، به قدرت رسیده است.

توهین کجاست؟ این که تهیه کننده یا سازندگان این فیلم دارای اسامی مستعار یا واقعی در تیتراژ آن باشند، موضوعی دیگر است. این که به وجود آوردن جلوه های رایانه ای و پویانمایی در این مستند، بر عهده چه گروهی بوده، موضوع فرعی دیگری است، ولی اصل و محتوای این فیلم به عنوان یک پیام واضح، دروغ اثبات شده یا وهن آشکاری ندارد. بیان قسمتی از تاریخ معاصر کشور با محوریت یک فرد است، حسن روحانی که رئیس جمهور فعلی کشور شمرده می شود. حتی دسترسی به آرشیوهای غنی که این فیلم از آن بهره برده نیز موضوع تعجب برانگیزی نیست.

از جمله پخس فیلم حسن روحانی در لباس دانشگاهیان بریتانیا و سوگندنامه او، نه تنها موضوعی توهین آمیز نیست، بلکه مسئله ای عادی و معمولی شمرده می شود. پس «توهین» و «دروغ» مربوط به کدام بخش از این فیلم – بخوانیم مستند – است؟

به نظر می رسد بهترین راهکار دوستداران دولت، ساختن مستندهای مشابهی درباره کسانی است که فکر می کنند زندگی سیاسی و اجتماعی آنها، دارای نکات قابل ذکری است، البته کسانی که در انتخابات اخیر ریاست جمهوری شکست خورده اند، یا در انتخابات ادوار گذشته، پیروز شده اند و اکنون، دوره ریاست آنها سرآمده و خانه نشینی را برای اشتغال این روزهای خود برگزیده اند، توهین آمیز خواندن یا دروغ دانستن یک فیلم کوتاه مستند، نه تنها بهترین تبلیغ برای دیدن آن است، بلکه آب ریختن به آسیاب تهیه کنندگانی است که به گفته منتقدان فیلم، شناسنامه ندارند. «مقابله به مثل» راهکار بهتری نیست؟

منبع: سایت خبری- تحلیلی روزان

اشتراک گذاری در telegram
اشتراک گذاری در print
اشتراک گذاری در email
اشتراک گذاری در facebook

آثار مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *