فیلم مستند«علامت»به کارگردانی فرزاد جعفری فیلمی با موضوع «عَلم» است. این فیلم که در ششمین جشنواره هنرهای تجسمی فجروهمچنین در جشنواره تصویرسال به نمایش درآمده است درباره پیدایش عَلَمهای ماه محرم وآداب و سنن «علم کشی» است. «عَلَم» علامتی است که در ایام عاشورا پیشاپیش هیاتهای مذهبی به حرکت در میآید.
این فیلم سعی می کند تاریخچهای از سابقه پدیدارشدن «عَلَم» را در اختیار بیننده قرار دهد. در ضمن ارائه کردن این سابقه، فیلمساز سعی دارد که به یکی از مسائل اعتقادی و سنتی مرسوم در هیاتهای مذهبی با نگاهی اجتماعی و آسیب شناسانه ورود کند. در این بخش از فیلم با گفتوگو با افراد قدیمی هیات ها، ویژگیهای افرادی که « عَلَم » را حمل میکنند برشمرده می شود. این نگاه به حمل کنندگان عَلَم همراه با نگاهی انتقادی است که اشاراتی به کم توجهی به آیین حمل «علم» در دوران معاصر دارد.
فیلم «علامت» از لحاظ ساختاری سعی کرده است که ویژگیهای «عَلَم» را در برش موازی با خصوصیات حمل کنندگان آن قرار دهد. فیلم در حالی که از سوی کارشناسان تک تک عناصر «عَلَم» نشانهشناسی میشود که این خود ایجاد نوعی تقدس و احترام در بین عزاداران حسینی میکند از طرف دیگر تناقضی با افراد حمل کننده آن ایجاد میکند که فاصله بسیاری با افراد دارای شرایط خاص برای حمل «عَلَم» دارند.
فیلمساز در این فیلم سعی کرده است که ضمن استفاده از نظریات پیشکسوتان هیاتهای مذهبی که با کار وساخت «علم» آشنایی دارند؛ از طرف دیگر با ورود علمی و دانشگاهی به این موضوع و استفاده از نظریات و تحلیلهای اساتید دانشگاه سعی در جلوه علمی بخشیدن به اطلاعات داده شده در فیلم دارد، که البته تفسیرهای متفاوت در بعضی از قسمتهای فیلم از نشانهشناسی عناصر به کار رفته در ساخت «علم» نوعی تناقض ایجاد میکند که ذهن تماشاگر را به سمت استنادهای مستدل میبرد که تفسیر کنندگاه در این فیلم عاجز از ذکر نامی از کتب و مرجعهای قابل استناد به حرفهایشان هستند. این نوع تفسیر بدون شک ذهن تماشاگر را به سمت تفسیرهای شخصی میبرد. که البته چندان هم بیراه نیست در ضمن اینکه چندان هم قابل استناد نیست.
بخش جالب دیگر فیلم به تلاش سازنندگان «عَلَم» میپردازد. هنگامی که نشانهشناسان و مفسران «عَلَم» به ذکر تفسیرهایشان میپردازند، فیلمساز با برش به کارگاههای ساخت عَلَم چگونگی ساخته شدن این عناصر عَلَم را نشان میدهد.
فیلم گرچه اطلاعات خوبی در اختیار بیننده قرار میدهد و سعی در حفظ یک ریتم مناسب تا پایان کار را دارد، ام تا حدودی از یک ساختار منسجم فاصله گرفته است. در اوایل فیلم شخصی خارجی وارد فیلم میشود که «عَلَمدار» به ذکر ویژگیهای «عَلَم» برای او میپردازد.
ورود این شخص به درون فیلم بدون مقدمه صورت میگیرد و خروج آن هم به همین منوال است. به طوری که عملا یک استاد دانشگاه جای آن فرد را در قصه فیلم بر عهده میگیرد. شاید اگر فیلم بر پایه حرکت یکی از نشانهشناسان «علم» حرکت میکرد که از آن جمله فیلمساز میتوانست از وجود استاد دانشگاه یا همان پژوهشگر خارجی استفاده کند؛ فیلم میتوانست از ساختار منسجمتری برخوردار شود.
شیوه روایی کنونی فیلم دچار دوپارگی شده است. زمانی که فیلم از وجود استاد مفسر و یا پژوهشگر استفاده میکند یک نوع روایت را در پیش میگیرد و از طرف دیگر زمانی که اشخاص مستقیم خطاب به دوربین اطلاعات خود را ارائه میدهند، نوع دیگری از روایتگری را شاهد هستیم.
در مجموع فیلم با ارائه اطلاعات کافی به خوبی میتواند بیننده را تا پایان فیلم حفظ کند.
منبع: خبرگزاری تسنیم