از آثار راه یافته به بخش جایزه شهید آوینی، جشنواره بینالمللی سینما حقیقت، مستندی به نام «عملیات دماوند» است. فیلم عنوانی گمراهکننده دارد، همانطور که بیننده با تماشای آن متوجه یک فریب تاریخی در دهه ۵۰ شمسی میشود. فریب افکار عمومی در ایران برای حضور در یک جنگ در منطقهای به نام ظفار. محمد فریدونی، تهیهکننده مستند «عملیات دماوند»، در گفتگو با «جوان»، به موضوع این مستند پرداختهاست.
نه در مستندهای داخلی و نه در مستندهایی که شبکههای ماهوارهای درباره تاریخ معاصر میسازند، کمتر به موضوع عملیات ظفار پرداخته شدهاست، چه شده که این واقعه مهم تاریخی در بعد مستندسازی و رسانه مهجور باقی ماندهاست؟
درباره ساخت مستند داخل کشور باید بگویم که تلاشها برای ساخت چنین آثاری معمولاً با مقاومتها و عدم همکاریها مواجه میشود. چند سال پیش هم دوستان ما در سفیر فیلم میخواستند مستندی با موضوع ارتش پهلوی بسازند، یکی از دلایل ساخته نشدن این کار همکاری نکردن یکسری نهادها بود. آنها مخالف ساخت مستند بودند. در مورد عملیات ظفار هم پیش از ما یک گروه دیگر بودند که میخواستند کاری با همین موضوع بسازند که در مرحله پژوهش نیاز به اسناد داشتند و باز هم با مخالفت رو به رو شد. بعضی چهرههای حاضر در جنگ ظفار هم به دلیل مخالفتی که شده بود، جلوی دوربین نمیآمدند.
علت مخالفتها چه بود؟
سختگیریها و مسائلی که به هر دلیلی مخالف مطرح کردن و واکاوی جنگ ظفار بودند، اما پرداختن به این موضوعات ارزش تاریخی دارد و از چند جهت مهم است. همانطور که در مستند «عملیات دماوند» هم به آن اشاره شده سوءاستفاده از ارتش ایران برای اهداف امریکا در چارچوب جنگ سرد یکی از این مباحث است.
چرا شبکههای ماهوارهای که معمولاً نمایش اغراقآمیز و تطهیرکنندهای از دوران پهلوی دارند، هم کمتر سراغ ظفار میروند؟
چون واقعاً ظفار مسئلهای غیرقابل دفاع است و عملاً دستاوردی به همراه نداشتهاست. هیچ توجیهی برای این وجود ندارد که بگویند چرا چهار سال جنگیدیم، در حالی که تهدید خارجی برای کشور وجود نداشت؟ و چرا هیچوقت حقایق آن عملیات و تعداد کشتهها و مجروحان آن و ابعاد دیگر جنگ اعلام نشد؟ ظفار برای آنها موضوع تبلیغی نیست.
موضوع سانسور اخبار و اطلاعات، در دوره پهلوی موضوعی است که در «عملیات دماوند»، به آن اشاره شدهاست که میتواند برای بیننده جالب باشد!
در مستند اشاره میکنیم که سانسور اخبار جنگ در همان ابتدای آن کاری مرسوم است و دلایلی هم دارد، اما درباره جنگ ظفار میبینیم که حتی بعد از جنگ هم موضوع لاپوشانی میشود. به مردم دروغ میگویند و حتی به خانوادههای سربازهایی که به جنگ اعزام میشدند میگفتند که آنها را قرار است به شیراز بفرستیم.
بحث ابعاد رسانهای جنگ ظفار در مقطعی بعد از اعلام حضور ارتش در عمان، جلوه دیگری پیدا میکند. به طوری که حتی پهلوی دست به توجیه جنگ میزند.
بله، مستندی ساخته میشود به نام «چرامیجنگیم؟» که در فیلم «عملیات دماوند» به آن هم پرداختهایم. بحث اظهارات ضد و نقیض درباره عملیات ظفار آنقدر بودهاست که حتی در زمان ساخت مستند ما با چند تن از شاهدان عینی این عملیات صحبت کردیم و روایتهای آنها با یکدیگر در تناقض بود. مثلاً یکی میگفت تعداد کشتههای ارتش حداکثر ۵۰ تا ۶۰ نفر بود، ولی دیگری میگفت آنقدر کشته دادیم که حتی بعضیهای آنها در همان عمان بدون نام و نشان دفن شدهاند.
شاه دستور ساخت فیلمی تبلیغاتی به نام تپه ۳۰۳ را برای توجیه جنگ ظفار و تبلیغ ارتش میدهد، این فیلم را تقریباً کمتر کسی دیدهاست، اما شما از تصاویر آن استفاده کردید، چطور به این فیلم دسترسی پیدا کردید؟
تپه ۳۰۳ یکی از فیلمهای بایکوتشده پیش از انقلاب است. ما از طریق فیلمخانه ملی توانستیم بخشهایی از این فیلم را بدون صداگذاری دریافت کنیم. حدود دو دقیقه از کار را به ما دادند. در این مستند میخواستیم با بازیگران اصلی آن از جمله آقای سعید راد صحبت کنیم که حاضر به مصاحبه نشدند.
کار از آرشیوی خوبی برخوردار است، برای دسترسی به فیلمهای آرشیوی مشکلی نداشتید؟
کلاً کار تاریخی ساختن یعنی مواجهه با چالش بزرگی به نام آرشیو. صداوسیما که منبع اصلی آرشیو است، به این راحتی اجازه دسترسی نمیدهد. برای دسترسی به آرشیو دیگر مراکز هم نیاز به نامهنگاریهای متعدد است. ما مجبور شدیم بخشی از کار از تصاویر مستندهای خارجی ساخته شود، راشهای موجود در اینترنت، تصاویری که در دست دیگر مستندسازهای تاریخی بود و جاهای دیگر و البته شبکه مستند بگیریم.
نسخه جشنواره حقیقت بلندتر از نسخهای است که در جشنواره تلویزیونی مستند نمایش داده شد، چرا این اتفاق افتاد؟
ما دو نسخه یکسان به هر دو جشنواره دادیم، ولی صداوسیما به دلیل اقتضائات خود برخی از تصاویر مستند را حذف کرد. مثلاً مصاحبه با یکی از امرای وقت ارتش به طور کامل در نسخه تلویزیونی حذف شدهاست. فکر کنم بیش از ۱۰ دقیقه از کار کم شدهاست.
جشنواره سینما حقیقت چقدر میتواند به دیدهشدن مستندهای تاریخی کمک کند؟
بخشی از جشنوارهها با نگاه و سلیقه مدیران جشنواره و داوران آن شکل میگیرد. اینکه آنها به چه سبکی از مستند علاقه دارند جهتدهی جشنواره را تغییر میدهد، متأسفانه در گذشته هم دیدهایم که مستند تاریخی چندان در جشنواره با اقبال روبهرو نمیشود. حتی مستندسازها هم کمتر سراغ دردسرهایی از جنس پیدا کردن آرشیو و زحمت مصاحبه میروند، اما باید به سمت تولید مستندهای تاریخی برویم. ما همواره از بازخوانی نکردن تاریخ ضربه خوردهایم و یکی از راههای مرور تاریخ همین ساخت مستندهای تاریخی است.
منبع: روزنامه جوان